بیست و ششمین نشست از مجموعه نشست های پیش همایش به صورت آنلاین توسط مدرسه علمیه خواهران الزهراء اهواز در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شد. استاد دکتر صالحی زاده با موضوع ” بررسی انتقادی جایگاه زن و نظام خانواده از منظر روشنفکران” به ارائه مطالب خود پرداختند.
استاد صالحی زاده فرمودند که خانواده به عنوان مهمترین کانون اجتماعی در سالهای اخیر دچار تحوالت مختلفی شده است؛ به تبع تحولات کانون خانواده، جایگاه زن و مرد نیز دچارتغییر و تحول شده است.روشنفکران ازجمله مجتهد شبستری جزء نواندیشان دینی است که در این زمینه ایده هایی مطرح کرده و از منظر هرمنوتیک و پارادایم تفسیری در علوم انسانی، احکام و وظایف و جایگاه زن در تفاسیر موجود از متون دینی را به چالش کشیده و خواهان بازخوانی و تفسیر جایگاه و وظایف و حقوق خانواده و زن براساس فرهنگ، سنت و فضای فرهنگی حاکم بر جوامع شده است.
ایشان در مورد شبهاتی که روشنفکران مطرح کردند چنین توضیح دادند که به اعتقادروشنفکران، فقها هرچند میدانستند که نظامهای متفاوتی در طول تاریخ وجود داشته، اما معتقد بودند که تنها یک نوع نظام خانوادگی طبیعی و سالم وجود دارد که جامعه باید براساس آن شکل گیرد.نه تنها دلیل محکمی برای وجود یک سلسله نظامهای طبیعیـ از جمله خانواده متناسب با نقشه آفرینش در این جهان وجود ندارد، بلکه دلیلی برضد این دیدگاه میتوان یافت. از اینرو، نظامهای طبیعی را نباید پیش فهم مراجعه به کتاب وسنت قرار داد؛ باید نگاه خود را تغییر دهیم و بامراجعه به کتاب و سنت با رویکرد تاریخی، تفاسیر مراد پیامبر در آن عصر و شرایط تاریخی و اجتماعی را به دست بیاوریم.
روشنفکران اصالحات پیامبر اسلام در جامعه را محدود به اصلاحات جزئی دانسته که متناسب با فرهنگ عمومی جامعه صورت گرفته است. او این اصلاحات را تعدیلات پیامبر دانسته که در قالب پدیدارشناسی ظهور پیامبر بیان می کند. به اعتقاد ایشان، پیامبر قاعده عمومی زندگی مثلا اطاعت زن از شوهر را به هم نزده است و تنها توصیه های اخلاقی در جهت اصالح امور داشته است. گویا از نظر ایشان حکم پیامبر در حد نصیحت بود که به تناسب زمان و مکان هم قابل تغییر است و ربطی به حکم شرعی ابدی ندارد. به اعتقاد ایشان، تعیین قواعد ثابت از زبان پیامبر و دین، افتادن در دام ناعقلانیت است. جامعه سنتی به دلیل آگاهی کم و عدم وجود گزینه های دیگر، راهی جز تبعیت
از تکلیف صادره نداشت. ولی در جوامع مدرن افراد با بدیلها و گزینه های متعدد و مختلفی مواجه بوده و انتخاب از بین آنها برای افراد ممکن شده است. البته به اعتقاد وی این انتخاب، به معنای تعیین راه درست از غلط نیست بلکه ترجیح گزینه ای بر گزینه دیگر است که این هم در مورد افراد مختلف میتواند متفاوت باشد.
استاد صالحی زاده در پاسخ به این شبهه فرمودند که زن یا مرد، به عنوان موجود اجتماعی، دارای روحیات، استعدادها و ویژگیهای خاصی هستند که متناسب با طبع هرکدام از آنهاست و زمان و مکان در کلیت آن نمیتواند تغییری ایجاد کند. به بیان شهید مطهری، زن و مرد از آن جهت که زن و مرد هستند، در جهاتی همانند نیستند، زیرا در آفرینش و طبیعت، یکنواخت نیستند. از این رو در کنار تساوی کاملی که در انسانیّت دارند و از ارزش یکسانی برخوردارند؛از جهت مسائل حقوقی، وظایف، تکالیف، مجازاتها و…وضع مشابهی ندارند.تغییرات ایجاد شده در زمان پیامبر بنیادین و عمیق بوده است چراکه نظام مسائل و حقوق زن و خانواده درجامعهِ زمان پیامبرهمچون سایرساختارهای فرهنگی آن جامعه،برمبنای شرک بوده که پیامبر با ایجاد نظام توحیدی تمام تغییرات نظام را بر این مبنا ایجاد و اجرا کردند و بدون ملاحظه مقتضیات نظام شرک، تمام آنچه راکه باید،به جامعه آموزش دادند. حدیث شریف«حلال ُ محمّد حلال ٌ إلى یوم القیامة و حرامه حرام ٌ إلى یوم القیامة» دقیقا به
همین منظور آمده تا شرعِ ارائه شده توسط پیامبر را در زمان های بعدی از هجمه شبهات تاریخی بودن و زمانمند بودن همه«ماجاء به الرسول(ص)” نجات دهد. ثانیا تغییر روند عمومی جامعه که بر مبنای شرک بود، از مهمترین اقدامات پیامبر بود. عدم دخالت پیامبر در برخی از رسم و رسوم جامعه، از قضا نشانگر این مطلب است که کانون توجه ایشان تغییرات بنیادین و اساسی بوده نه جزئیات.بنابراین هرآنچه سنخیتی با دین نداشت مورد مخالفت پیامبر نیز بود. ایشان درمورد اینکه خانواده مدرن کدام خانواده است و این که معیار و مالک خانواده مدرن در این عصر کدام است؟ سخنی به میان نیاورده است. آیا مصداق خانواده مدرن،خانواده های آلمانی و انگلیسی و… در اروپاست،که بخشی از این عالم را تشکیل میدهند؟ یا خانواده جوامع مسلمان که بخش قابل ملاحظه دیگری از عالم را تشکیل میدهد؟ یا خانواده بسیاری از مناطق جغرافیایی دیگر در جهان که همچون جوامع سنتی و با آن رسم و رسوم زندگی میکنند همچون جوامع آفریقایی یا …؟ چه دلیلی بر اولویت قراردادن و مالک قراردادن خانواده های آمریکایی و اروپایی-مدرن درنگاه روشنفکران بر دیگر خانواده های موجود در عالم هست؟ باچه مالک و معیاری این خانواده ها را برحق دانسته و زن ها در این جوامع را بهتر از زن ها در دیگر خانواده ها دانستید؟ اگر مدرن بودن به معنای آزادی از هر قید و بندی است که جز عرف بر او اثرگذار نباشد،آری، ولی اگرحدود انسانی و ارزشی که هر زن و مردی براساس فطرت الهی برخوردار است را در نظر بگیریم و همچنانکه اسلام گفته است مالک دربرتری
پرهیزگاری(حجرات/۱۳)و حرکت در مسیر کمال انسانیت باشد، این تفکربه مذبح بردن زن است تا ارزش دادن به او!